عیار شاعرانگی در شعر اخوان ثالث بالاست. یعنی او بر تکنیک و هنرِ تمایزبخشی به کلام بهخوبی مسلط است و به همین دلیل، هیچیک از شعرهایش به نثروارگی یا شعارزدگی و صراحتی که در کار بسیاری دیگر از شاعران هست، دچار نشده است.
روایت در شعر اخوان بسیار پررنگ است. در واقع در شعر معاصر، کمتر کسی یافت میشود که چنین پرحجم و استادانه، از روایت استفاده کرده باشد، آن هم روایتهایی اغلب غافلگیرکننده؛ چنان که در شعر «کتیبه» اوج آن را میبینیم.
اخوان زبان کهن و اصیل فارسی را خوب میشناسد و آن را بهخوبی به کار میگیرد، آن هم نه به نوعی که شعرش رنگ کهنگی به خود بگیرد. علت هم این است که او این زبان را با زبان محاوره امروز درآمیخته و زبانی ساخته که هم اصالت کهن را دارد و هم طراوت امروز را.
طنز در شعر اخوان بسیار به کار رفته و در واقع یکی از دلایل مهم جذابیت شعر او است. بسیاری از شعرهای خوب او، مثلاً «میراث» یا «مرد و مرکب» همانهایند که در آنها نمکی از طنز میتوان یافت؛ البته طنزی که در عین حال، تلخ است و جدی.
اخوان در عصر خود از آگاهترین شاعران فارسی به حساب میآید. آگاهیهای گسترده او از ادب، دانش و متون کهن فارسی، هم به شعرش پشتوانه خوبی داده و هم سببساز تألیف کتابها و مقالات بسیاری در زمینه ادبیات شده است، بهطوری که اخوان را نه تنها یکی از بهترینهای شعر معاصر، بلکه یکی از بهترینهای پژوهش ادبی معاصر نیز میتوان دانست.
نظر شما